درست همون لحظه که افکارت به بن بست رسیده
درست همون لحظه که فکر میکنی حالِ ادامه دادن نداری
درست همون لحظه
یه قلم و کاغذ بردار
همه ی اولویت های زندگیت رو بنویس
همه ی خواسته هات رو بریز روی کاغذ!
حالا پاشو بزن تو خیابون
راه برو
من اگه جای تو باشم میدوئم!
یکجوری بدو که انگار دارن دنبالت میکنن...!
با استرس...با ترس...
خوب به صدای قدم هات گوش کن
به صدای قلبت
تو داری حرکت میکنی!
این یعنی زنده ای
از یه جایی به بعد دیگه استرس و ترس از بین میره...
چون ازشون فاصله گرفتی....
حالا آروم نفس بکش!
حالا به اولویت های زندگیت فکر کن
به خواسته هات!
برای رسیدن بهشون باید حرکت کنی...
رو به جلو!
ترس و استرس همیشه هست
باید انقدر سرت گرمِ آرزوهات باشه
گرمِ رسیدن به اون زندگیِ ایده آل
که ترس و استرس ها رو جا بذاری!
تو این همه سختی رو تحمل نکردی که اینجا وا بدی!
تو این همه تنهایی رو تحمل نکردی که به هر کسی اعتمادِ عشق کنی!
همراه شدن با آدمایی که تورو نمیفهمن یعنی دست انداز! یعنی ترمز!
اگه به هر کسی که وارد زندگیت شد چراغ سبز نشون ندی
اون کسی که انتظارش رو میکشی
اون کسی که با تمام وجود قراره با تو باشه...
نمیدونم کِی و کجا...!
اما میاد سراغت
میاد که رنگ زندگیت رو آبی کنه...
تو این همه راه نیومدی که حالا به بن بست برسی!
بلند شو و یه مسیرِ تازه پیدا کن...
میدونی چیه رفیق...؟
خیلی از آدم هایی که اطرافت میبینی
زندگیِ الانشون
با تصوراتی که داشتن فاصله داره!
میدونی چرا رفیق...؟!
چون باخت رو قبول کردن
اسلحه رو گذاشتن زمین!
خب همه میدونن تنها راه پیروزی جنگیدنه
اما همه نمی جنگن!
جنگیدن جرأت میخواد....
هدف میخواد...
خیلی از آدمای اطراف ما فقط دارن زندگی میکنن!
بدون خطر
بدون سراشیبی و سربالایی
بدون ماجراجویی
و اینا یعنی بدون لذت!
چون باخت رو پذیرفتن....
تو نباز رفیق
تو نباز...💙❤️